در پی انتشار مقاله دوست گرامی "دانا" لازم دیدم که دیدگاه و جریاناتی را که خودم شاهد بودم، را بیان کنم
حذفهای بالاترین با جریان لینکهای ضدمذهب آغاز نشد. چندین مدت قبل از آن، بالاترین در بحثهای دوستان دخالت کرده و چندین لینک و تعداد بسیار زیادی از نظرها را حذف کرد. یکی از این موارد، بحث درباره آقای نیک آهنگ بود. یکی از لینکهای دوستان که بالای 160 مثبت گرفته بود، با بیش از صد و خرده ای نظر حذف شد. عده ای پرسیدند که دلیل این کار چیست. بالاترین هیچ پاسخی نداد، در مقابل حساب تعدادی را بست و بسیاری دیگر از نظرات جدید را حذف نمود. این درحالی بود که لینکی بالای صد امتیاز منفی گرفته بود و حذف نشده بود. بنابراین بسیاری از دوستان اینچنین برداشت کردند که بالاترین دیگر محل تصمیم کاربران نیست، بلکه مدیران راساً تصمیم به حذف شدن یا نشدن لینکها می گیرند. درپی این عوامل که یکی از آنها هم ذکر شد، دوستان اعلام کردند که اگر بالاترین توضیح مناسبی ندهد، تصمیم به تحریم بالاترین خواهند گرفت و چون اینچنین شد، تعدادی اقدام به تحریم کردند. تا اینکه بالاترین با این توجیه که تنها لینکهای ضدمذهب را حذف می کند و با هدف بدنام کردن عده ای از تحریم کنندگان، برنامه حذف لینکهای ضدمذهب را اعلام کرد. باتوجه به بی معنی بودن چنین حرکتی در بالاترین، دوستان به همین حرکت هم انتقادهای خود را وارد کردند و در پی دادن راه حلها به بالاترین برآمدند. بازهم بالاترین نادیده گرفت و با اینکه می دانست خیلی ها در تحریم هستند، جریان نظرسنجی را مطرح کرد. چندین شب بعد، جریان برنامه پارازیت پیش آمد، شب قبلش نتایج نظرسنجی اعلام شد. شب بعد، آقای یحیی نژاد تاکید بسیار قوی روی نظر سنجی کردند و اعلام نمودند که بالاترین براساس نظرات کاربران کار می کند.
درست از فردای آن شب، دوباره حذف لینکها ادامه پیدا کرد(نه براساس منفی های کاربران، بلکه تصمیم مدیریت) تا جایی که برخی لینکها حتی 2 دقیقه هم روی صفحه (لینکهای تازه) نماندند!
همه سوالهای دوستان از بالاترین برای این اقدامهای ظاهراً بی مفهومش، بی پاسخ ماند. تا اینکه چند تغییر (فیلتر و ...) در سایت انجام دادند و اعلام کردند، کوتاه آمده ایم. اما هنوز هیچ پاسخی برای حذفهای بی دلیل شب کودتا وجود نداشت!
و حال بالاترین آمده است و بعد از هزاران تهمتی که به منتقدین و کاربران بالاترین زده است، با تهمتی دیگر اعلام می کند که عقب نشینی کرده است و حال آنکه هنوز بوی توطئه ها از جمله به جمله آن پیداست.
حال آمده است تا کاربرانی را که اهمیت بالاترین روی وجودهای آنها شکل گرفته بود، متهم سازد و کمی هم نازکند که سخت بود، کار زیاد بود، نرسیدیم و ... تا بتواند باز خواسته های خویش را عملی کند.
دوست من! اینها که می بینی در این مدت خیلی درنگ کردند. ماهها صبوری کردند تا جوابی بشنوند. مدتها فکر کردند و نوشتند تا بالاترین کمی منطق را بیاد آورد. باهم گفتگوها کردند تا راهی بیابند تا دلهایی که از آن جامعه پر از دود و زندان، اینجا گردهم جمع شده اند، بتوانند تنها با نوشته های خویش، باهم بودنشان را هرچه بیشتر بهمدیگر بقبولانند و ....
دوست من! تامل می کنم و می اندیشم. نه برای اینکه چشم بر نامردیهای بالاترین ببندم. بلکه برای اینکه تصمیم بگیرم اگر جایی شرافتت را به مسخره گرفتند، آیا هنوز جایی برای ماندن هست؟ آیا با رفتنم، هدف آنها را بیشتر برآورده می سازم یا هدف خودم و دوستانم را؟ هدف من چیست؟ هدف آنها چیست؟
از تامل بدم نمی آید، اما نه آنگونه که تو مرا بدان فراخوانده ای دوست من. حال که اندیشیدن را قبول داری، تو هم بیا با من بیندیشیم...